تاکنون دربارهی رخداد انقلابی 57 ایران آثار فراوانی اعم از تألیف و ترجمه با رویکردهای متفاوت ارایه شده است. برخی از این رویکردها عمدتاً محدود به تاریخنگاریهای صرف، و برخی دیگر محدود به نقش افراد خاص و در نهایت محدود به تحلیل طبقاتی از منظر مارکسیستی و نئومارکسیستی بوده است. محدود شدن این رویکردها به چارچوبهای فوق و تحمیل آنها به رخداد 57، هرچند در تحلیل و تبیین جنبههایی از این رخداد موفق بوده اند اما در ارایهی تحلیل و تبیینی نسبتاٌ درست از رخداد انقلاب و نیز فهم ذهنیت سوژههای انقلابی و جهانزیست آنان چندان موفق نبودهاند. آنچه رویکرد نویسندهی این اثر را از رویکردهای مذکور متمایز میسازد تلاش بر ارایهی تحلیلی روانکاوانه دربارهی انقلاب و ذهنیت کنشگران انقلابی «مذهبی و غیر مذهبی» با تکیه بر نظریات روانکاوانهی لکان و کریستوا در چگونگی گسست انقلابیون از زیست جهانشان به قصد ساماندهی جهان انقلابیشان است.