با وجود ماهیت میانرشتهای سبکشناسی نوین، رویکردهای مختلف این شاخۀ علمی به ابداع ابزارهای روششناختیای که بتواند همۀ آفرینشهای هنری انسان را مطالعه کند بیاعتنا بودهاند؛ سبکشناسی ادراکیْ با هدف رفع این کمبود شکل گرفته است. در این رویکرد، سبکشناسی کلیتی است که سبکشناسیِ ادبیات صرفاً بخشی از آن است. این کلیت، در مقام تمثیل، همانند پازلی است که با کنار هم قرارگرفتن قطعاتش تکمیل میشود؛ از بخشهای دیگر این سبکشناسیِ جامعْ سبکشناسی نقاشی، معماری، خوشنویسی، موسیقی، و دیگر هنرهاست که مکملِ سبکشناسی ادبیات میشوند. کتاب حاضر با هدف نشان دادن سبک بهعنوان کلیتی که محدود به ادبیات نیست و بیان این موضوع که سبک چه در ادبیات و چه در سایر هنرها نمودی از اندیشه¬ی غالب یک دوره است تدوین شده است. نویسنده، برای دستیابی به این هدف، پس از معرفی مبانی نظری به استخراج اندیشهی غالب حاکم بر دورهی صفوی در ایران و گورکانیان در هند پرداخته است. سپس با ابزارهای سبکشناسی ادراکی به تحلیل مقایسهای سبک در آفرینشهای هنری (معماری، خوشنویسی و نقاشی) و ادبی (شعر و نثر سبک هندی) پرداخته شده است.