کتاب پیش رو، روایت شش هزار روز دوران رشدِ سریعِ هفتاد سالِ گذشتهی کشورِ ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم است؛ اگرچه گهگاه اشاراتی به صدوبیست سال پیش از آن هم میشود. ژاپن با وجود نیمقرن جنگ با همسایگان دور و نزدیک و فرود اولین و دومین بمب اتمی بر سر مردم آن ــ که فقط در یک شب صد هزار نفر در هیروشیما به قتل رسیدند ــ ظرف بیستوسه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم به دومین اقتصاد سرمایهداری جهان آن روز تبدیل شد. ژاپنِ دچار بلا از جنگهای پنجاهساله (۱۸۹۵ تا ۱۹۴۵)، طوفان، سیل، سونامی، زلزلههای روزانه، آتشفشان و بمب اتمی همیشه چالشها را با اتکا بر خلاقیت، نه با شعار، که با عمل به فرصتِ دوچندان تبدیل کرده است، بدون آنکه مردمش از دولت گله کنند و همهی مصیبتها را به گردن این و آن یا حتی بمب اتمی بیندازند. این کتاب، در واقع، روایت تلاش انسانهاست برای پیشرفت و ترقی، چه در سطح رهبران و نخبگان، چه در نهاد دولت و بخش خصوصی یا نیروهای نظامی در دوران جنگ و صلح، چه در سطح مردم کوچه و بازار.