ما بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر علم هستیم: کاربرد علم زندگی ما را دگرگون میکند و یافتههای علمی به درک ما از جهان و آنچه ورای آن است عمق میبخشند. این دگرگونیها عمدتاً سودمند هستند اما غالباً با تهدیداتی همراهاند و از نظر اخلاقی ما را به چالش میکشند. در چهلوپنج میلیون قرن تاریخ زمین، این نخستین قرنی است که در آن، نوعی از انواع، یعنی نوع بشر، این قدرت را دارد که سرنوشت سرتاسر زیستکره را رقم بزند. در بخش اعظم تاریخ، تهدیدات از سوی طبیعت میآمدهاند، از جمله بیماری، زلزله، سیل، و مانند اینها. اما اینک این خود ما هستیم که تهدید بهشمار میآییم. این مسئله مضمون سلسله سخنرانیهایی است که دکتر مارتین ریس، یکی از رهبران فکری جهان معاصر و رئیس پیشین انجمن سلطنتی علم انگلستان، در سال ۲۰۱۰ در بیبیسی ایراده کرده و اینک این کتاب کوچک بر پایهی آنها شکل گرفته است. دکتر ریس معتقد است پرسشهایی دربارهی منشأ انسان، حیات در فضا، سرنوشت دوردست ما، و قوانین طبیعت، و پرسشهایی که هنوز پاسخی برای آنها نیافتهایم و پاسخ برخی از آنها را شاید هرگز نتوانیم پیدا کنیم، برای بسیاری از مردم جذاباند. اما گذشته از این جذابیت، دلیلی متفاوت داریم برای اینکه چرا مفاهیم کلیدی علمی چنین انتشار گستردهای دارند و آن این است که اگر حسی نسبت به علم نداشته باشیم (و بلد نباشیم چگونه ریسک و عدم قطعیت را ارزیابی کنیم) نمیتوانیم بهعنوان شهروند در زنجیرهی فزایندهی مسائل مهم سیاسی (مانند انرژی، بهداشت، محیط زیست، و از این دست) که وجه علمی دارند مشارکت کنیم.