فرهنگ جهانی ما بر این فرض پایهگذاری شده که واقعیت از دو جزء تشکیل شده است: ذهن و ماده. در این دوگانگی ماده را عنصر نخستین در نظر میگیرند و این نگاه الگوی رایج مادهگرایی را شکل میدهد که معتقد است ذهن یا هشیاری – عنصر دانندهی ذهن– از ماده نشأت میگیرد. اینکه هشیاری احیاناً از ماده نشأت میگیرد – سوُالی که به «مسئله دشوار هشیاری» مشهور است – همچنان مبهم باقی میماند و البته یکی از فرسایندهترین سوالات در علم و فلسفهی امروز است. تعجبآور آنکه این واقعیت که هیچ شواهدی دال بر این پدیده وجود ندارد دانشمندان و فیلسوفان را از این عقیده برنگردانده که هشیاری مشتق از ماده است هر چند تعداد کسانی که در آن تردید میکنند رو به افزایش است. اکثریت همچنان باور دارند که با پیشرفت عصبشناسی ارتباط و تناظر هشیاری با مغز و نحوهی اشتقاقش از آن دیر یا زود روشن خواهد شد و رسانههای اصلی نیز به آن دامن میزنند.