کتاب حاضر برگ دیگری از جستوجوگریهای درازدامن در باب شناخت و تفسیر عشق از دیدگاه عرفا و حاصل تلاش نگارنده در رسیدن به دریافت و شیوهی ادراک صوفیه از عشق با استفاده از نظریهی استعارهی شناختی است. امروزه این نظریه در دنیای مطالعات زبانشناسی بهعنوان یکی از نظریههای مؤثر و پرطرفدار در واکاوی و نقد متون شناخته شده است. در بخشی از متن این کتاب میخوانید: «ژرفا و گستردگی مفهوم عشق در نزد عرفا از یکسو و رازگونگی و بیانناپذیری آن از سوی دیگر موجب اهمیت و ارجمندی این مفهوم در عرفان و تصوف شده است، بهگونهای که از همان ابتدا ایشان برای توصیف و بیان آن متوسل به زبان خاص خود شدهاند. در این میان استعاره از جهت قابلیتهای تصویرگری و انتقال، مهمترین ابزار زبانی در ذکر تجربههای بیانناپذیر عارفان بوده است…»