با استفاده از روشهای عیبیابی می توان مکانهای خرابی در سازه را شناسایی نمود و بدین ترتیب با انجام اقدامات لازم، از گسترش آسیب در اعضای مختلف سازه جلوگیری کرد و عمر سازه را افزایش داد. علاوه بر این، می توان با پیشبینی مکانهای ضعف سازه، عملیات بهینهای جهت ترمیم و بهسازی آن در برابر زلزله انجام داد. بدین صورت که با شناسایی محلهای ضعف سازه و ترمیم فقط همان قسمت آسیب دیده، می توان از صرف هزینههای زیاد و بعضاً غیر عملی جهت ترمیم کل سازه جلوگیری کرد. اهمیت پایش سلامت سازه در تشخیص خرابی، ترمیم و تعمیر بهموقع و پیشگیری از حوادث ناگوار میباشد. ارزش اقتصادی و اجتماعی زیرساختارها از یک سو، زوال این زیرساختارها و پیامدهای ناشی از شکست آنها از سویی دیگر، دولتها را مجبور به صرف هزینه برای نگهداری و تعمیر آنها کردهاست. از طرف دیگر با مسنتر شدن زیرساختارها، نیاز به اقدامات تعمیر و نگهداری افزایش مییابد. درحال حاضر نیاز به روشهای جامع و دقیق که به دور از خطاهای انسانی (همچون قضاوت شخصی) باشد، احساس میشود.وقوع خرابی در سازهها در طول عمر آنها امری اجتنابناپذیر است. تاکنون در اثر وقوع خرابیها در سیستمهای سازهای، خسارات مالی و جانی فراوانی پدید آمده است. بسیاری از این خرابیها را میتوان با بررسیهای اولیه از وضعیت سازه ترمیم کرد و از گسترش خرابی در سازهها و فروریختن آنها جلوگیری کرد. هدف از پایش سلامت سازه پیدا کردن خرابی در سیستمهای سازهای به منظور ترمیم و نگهداری سازه است؛ بنابراین شناسایی خرابی سیستمهای سازهای در پایش سلامت سازه امری مهم و ضروری است و اگر خرابی سیستمهای سازهای بطور صحیح شناسایی شوند، میتوان با تعمیر و یا تعویض عضوهای آسیبدیده از خرابیهای کلی در سازهها جلوگیری کرد. خرابیهای ساختمانها و پلها بدون هیچ هشدار قبلی قابل مشاهده در بسیاری از نقاط دنیا در حال افزایش است. با توجه به افزایش شمار این خسارات، توسعه روشهایی برای تشخیص خرابیهایی که منجر به اینگونه خسارات میشوند بسیار ضروری به نظر میرسد؛ بنابراین ساختمانها و ابرسازههای مهم، درست شبیه یک بیمار در بیمارستان، باید برای بروز نشانههای آسیب و یا خرابی احتمالی تحت پایش قرار گیرند.