بسیاری از متفکران برجسته در عرصهی علوم انسانی و علوم اجتماعی وامداری خود را به هایدگر تصدیق میکنند. […] حتی هابرماس که اندیشهورزی خود را تحت تأثیر هایدگر آغاز کرد، ولی بعدها از او فاصله گرفت و خط مشی فلسفی سنتیتری را ایجاد کرد، دربارهی وجود و زمان چنین میگوید: «احتمالاً عمیقترین نقطهی عطف در فلسفهی آلمانی از زمان هگل». در طی دورهی بیست و پنج سالهی مطالعه و تدریس کتاب وجود و زمان که در آن تلاش کردم تا آراء هایدگر را تبیین و آنها را در مقایسه با پدیدارها وارسی کنم و نیز در برابر مواضع مخالف در فلسفههای قارهای و تحلیلی معاصر به دفاع از این اندیشهها بپردازم، به این نتیجه رسیدم که این ستایشها و تحسینها موجهاند. (از متن کتاب)در ـ جهان ـ بودن شرح نخستین قسمت کتاب وجود و زمان، اثر مارتین هایدگر، است. دریفوس در این کتاب که حاصل بیست و پنج سال تدریس اوست، عناصر اصلی تحلیل بنیادی دازاین را به دقت توضیح میدهد. او در این کتاب میکوشد با ارائهی مثالهای متعدد و مقایسهی آراء هایدگر با اندیشمندان همعصرش، مفاهیم پیچیدهای چون جهانمندی، دغدغه، تأثریافتگی، فهم، گفتار، و نیز نقد عمیق و بنیادین هایدگر بر انتولوژی سنتی را با بیانی روشن و سلیس شرح دهد.