در وین سده نوزدهم داستانی از عشق سرنوشت و اراده در میان خردگرایانی شکل میگیرد که تصویری از آن دوران به دست میدهد. در این داستان دیدار خیالی فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی و یوزف بروئر، پزشک وینی روایت میشود. رویدادهای رمان در سال ۱۸۸۲ رخ میدهد و این داستان در واقع روایتی است از تاریخ برهم کنش فلسفه و روانکاوی و رویارویی خیالی برخی از مهمترین چهرههای دهههای پایانی قرن نوزدهم همچون فریدریش نیچه، یوزف بروئر و زیگموند فروید. ظاهراً نیچه به دلایلی در عشق و رابطهاش با زنها پیوسته شکست میخورده و به زن نگاهی معیوب داشته است. دکتر بروئر در رمان یالوم موفق میشود کاری کند نیچه به عجز و ناتوانیاش در عشق اعتراف کند؛ همین جاست که نیچه میگرید.