جهان با سرعت بسیار بیستری نسبت به گذشته در حال تغییر است. در نظر بگیرید تنها یکی از پیشرفت های جهانی باعث دگرگونی صنعت ساخت و ساز گردیده است: جمعیت مناطق شهری دنیا در حال افزایش است به این ترتیب که روزانه 200000 نفر به آن اضافه می گردد، تمام آنها نیاز به خانه – مانند دیگر افراد هر جامعه ای- و نیاز به حمل و نقل و امکانات زیر ساختی دارند. در مواجهه با این چالش ها، صنعت تقریباً دستخوش تغییراتی در وظایف اخلاقی نیز شده است. این تغییرات در هر کجای دنیا دارای اثرات دگرگون کننده ای خواهد بود: در جوامع گسترده؛ با کاهش هزینه های ساخت، در محیط زیست؛ با بهبود مصالح و گسترش استفاده از مواد و مصالح نایاب و یا ایجاد ساختمان هایی که سازگاری بیشتری با محیط زیست دارند، در اقتصاد؛ با محدود کردن خلاء های زیر ساخت های جهانی و ارتقاء و بهبود توسعه اقتصادی. در حالی که بیشتر صنایع دستخوش تغییرات فاحشی در دهه های اخیر بوده اند، و توانسته اند سود این فرایند تغییرات و محصولات بدیع را به دست آوردند، بخش مهندسی و ساخت و ساز در مورد پذیرش کامل فرصت های تکنولوژیکی اخیر مردد بوده است و بهره وری و سودمندی نیروی کاری آن نیز، نتیجتاً متوقف شده است. این نتایج و شکاف های مخرب می تواند به چالش های داخلی و خارجی بسیاری مرتبط گردد: از جمله آنها می توان به فروپاشی این صنعت، عدم همکاری بین کارفرمایان و پیمانکاران، سختگیری در پذیرش نیروی کار جدید و نیروی کاری با استعداد و توانمند و عدم انتقال دانش کافی از پروژه ای به پروژه ای دیگر اشاره کرد.