جان براد شاو می گوید: « در خصوص نقش کودک درون، سه نکته حایز اهمیت وجود دارد: سرعت تغییر افراد در هنگام مواجهه با این امر، عمق این تغییر و بالاخره توان و میزان خلاقیت ناشی از التیام جراحات گذشته کودک دورن» ما ابتدا جهان را از دریچه چشمان یک بچه کوچک نگاه می کنیم. بعدها این کودک درون، بدون توجه به اینکه چقدر از نظر ظاهری رشد کرده و قدرتمند شده ایم، در طول زندگی با ما خواهد بود. اگر کودک آسیب پذیر ما آزرده، رها، شرمگین و یا فراموش شود، باز هم دود، اندوه و خشم او همواره با ما خواهد بود. «به عقیده برادشاو همین کودک آزرده و فراموش شده درون، منشاء اصلی بدبختی های بشر است». احیاء کودک درون عبارتست از بازگشت به گذشته ها، مرور مراحل رشد و پایان دادن به کارهای ناتمام. با توجه به اهمیت نقش کودک در شکل گیری شخصیت، دکتر برادشاو در کتاب حاضر «من- کودک- من»، تمام توجه خود را به پرداختن به دوران کودکی و تجزیه و تحلیل رویدادهای آن زمان معطوف دانسته تا از این طریق ما را در شناخت واقعیت وجودمان یاری کند.