جان سرل از فیلسوفان نامدار روزگار ماست، با آنکه حالات ذهنی را بهتمامی معلول فعالیتهای نورونی مغز میداند، اما از آنجا که آنها را سوبژکتیو، کیفی و اولشخص میشمارد، تقلیل هستیشناختی ِ این حالتها را به بنیاد نورونیشان برنمیتابد. بدینسان سرل از مادیباوریِ تقلیلگرا و حذفی فاصله میگیرد و میکوشد تا با چیرهشدن بر واژگان و مفروضات سنتی ـ که به باور او همگی بر خطا بودهاند ـ راهحلی برای مسائل فلسفهٔ ذهن، همچون مسئلهٔ ذهنـبدن، علیت ذهنی و … بیابد.