کتاب توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان اثر محمد سمیعی بوده که به پرسش چرا احساس میکنیم نسل سوختهایم؟ جواب می دهد. شما می توانید با خرید و مطالعه این کتاب علوم اجتماعی، اطلاعات خوبی درباره حوزه های گوناگون این رشته دانشگاهی به دست آورید.
قسمتی از کتاب توسعه و خوشبختی در میان ایرانیان
خوشبختی را هر طور که تعریف کنیم البته تعریف های متعددی برای آن ارائه پیش رو به آن خواهیم پرداخت والاترین خواسته انسان است. شده و در هر انسان میخواهد طعم شیرین خوشبختی را هر چه بیشتر بچشد. خوشبختی خانواده بستگان و دوستان آرزوی ماست و همچنین مایل هستیم که مردمی که در میان آنان زندگی می کنیم همانان که هر روز با آنان سرو کار داریم و در کوچه و خیابان و بازار میبینیمشان شادمان و خوشبخت باشند.
ما انسان ها از خوشبختی ن هم میهنان هم مسلکان هم کیشان و حتی از خوشبختی همه انسانها خشنود میشویم و از دیدن ناراحتی و زجر کشیدن هر انسانی آزرده میشویم. مطلوب بودن خوشبختی چون روشنی آفتاب است و نیاز به دلیل ندارد. ولی چرا باید الگوی خوشبختی برای یک دختر بچه ایرانی الگوی بیگانه و جعلی عروسک باربی باشد و از آن چه که هست احساس ناراحتی کند؟
این یک نابسامانی بزرگ فرهنگی است. این جا پیش از ورود به بحث چند نمونه دیگر را از نابسامانی های فرهنگی که با آن دست به گریبانیم اضافه میکنم تا با نابسامانی هایی که احساس خوشبختی را از میان ما میبرد و یأس و ناامیدی را جایگزین آن میکند آشنا شویم. چندی است. که آمار مربوط به فروپاشی نهاد خانواده همه را نگران کرده است.
رشد فزاینده آمار طلاق که همه ساله توسط سازمان ثبت احوال منتشر می شود و نیز کاهش تعداد ازدواج و تعداد بالای پسران و دختران مجرد که سن ازدواج آنان در حال سپری شدن است نشان از آن آن دارد که نهاد ایرانی اصلاً حال و روز خوبی ندارد.