نوشتهی حاضر، به معرفی و بررسی فرآیند استعاره از منظری ادراکی اختصاص یافته است. کوشش نویسنده بر این است تا پس از بررسی مطالعات پیشرو در باب استعاره، به نقد این دسته از پژوهشها بپردازد تا از این طریق به سراغ معرفی انگاره ی مورد نظر خود برود. این فرض بر این پایه استوار است که استعاره اساسا فرآیند جایگزینی واحدی به جای واحدی دیگر نیست، بلکه همچون مَجاز، بر حسب یافت و عملکرد فرآیندی به نام کاهش، امکان تعبیر مییابد.