«بشریت برای من یعنی بر خود چیرهگشتنی دائمی.» ـ فریدریش نیچه تفکر نیچه حول محور مفهومی تازه و شگفتانگیز از بشریت میگردد ــ بشریتی که با مرگ خدا کنار آمده است و هنر و علمِ خوبزیستن را رهای از نیاز به قطعیتهای متافیزیکی و مطلقهای اخلاقی بهکار میبندد. حال چگونه باید زیست؟ و ما به چه عشق میورزیم؟ کیت انسل پیرسون خواننده را با سبک متمایز فلسفی نیچه و سیر تکوین اندیشهی او آشنا میکند. بهواسطهی خوانشهایی دقیق از گزینگویههای نیچه، او پارهای از بهترینن ایدهها، اما در عین حال، بدفهمشدهترین آنها را توضیح میدهد که از آن جمله میتوان به ایدههای بازگشت ادبی و فراانسان اشاره کرد. بهعلاوه این کتاب طبیعتً هماوردخواهانهی تفکر نیچه را دربارهی عناوین کلیدیای همچون زیبایی، حقیقت و حافظه نیز روشن میکند. نقلقولهای کتاب از گسترهای از آثار نیچه آورده شدهاند؛ از آن جمله: انسانی، بسیار انسانی؛ دانش شاد؛ چنین گفت زرتشت؛ و تبارشناسی اخلاق.