این کتاب به تاریخ رشتهای و فرارشتهای مطالعات فرهنگی در ایران میپردازد. البته برای چنین کاری به ناچار گزارش کوتاهی نیز از تاریخ منازعات حول مسئلهی فرهنگ و امر روزمره در ایران معاصر ارائه میکند. تا جایی که بتواند به درک شرایط امکان مطالعات فرهنگی در ایران کمک کند. این پژوهش از نظر روشی تلفیقی است از مطالعهی اسنادی، مصاحبه با استادان، کنشگران و دانشجویان این رشته و مطالعهی کتابها و مقالات مربوط به سیاست فرهنگی به این ترتیب محقق تلاش کرده است تا روایشی پیچیده و زنده از درون میدان برسازد که از آنجا که با تحقیقات تاریخی رایج در ایران همشکل نیست، ممکن است در لحظهی اول برای خواننده به عنوان تحقیقی تاریخی جلوه نکند.