از قرن ششم بعد از میلاد چند رساله با نام دیونوسیوس آریوپاگی در شرق یونانیزبان رایج میشود و جایگاهی بسیار بلند در میان الهیدانان مسیحی مییابد. رسالاتی که مضمونشان، به موجزترین بیان ممکن، نشان دادن این است که خداوند چگونه هم «اعلامشده» و هم «ناشناخته» است. از یک سو خداوند بهمثابۀ علت همهچیز، در همهچیز هویدا و در همهچیز شناسایی میشود، و از سوی دیگر، چون هر علتی متعالی از معلول است، خداوند متعالی از کل هستی است و بنابراین با دانشی که توسط مخلوقات یا از طریق آنها کسب شده باشد شناختنی و فهمیدنی نیست. مقام شامخ این رسالات هم به علت جایگاه رفیعی است که دیونوسیوس آریوپاگی در مقام یک قدیس و یکی از شاگردان بلافصل پولس دارد و هم به جهت غنای مفهومی و معانی بلند مندرج در آن رسالات.