ما اندیشمندان جامعه، چه در لباس روحانیت چه در کسوت دانشگاهی، هنوز تکلیف خودمان را با توسعه و تمدنسازی روشن نکردهایم و دقیقاً نمیدانیم تمدنی که میخواهیم بسازیم، بر کدام اندیشهی اساسی تکیه کرده است یا اصلاً برای توسعه به اندیشهی خاصی نیاز است یا خیر؟ حتی در صورت پذیرش، چنین تمدنی برای ایجاد، رشد و شکوفایی، به چه اقداماتی نیاز دارد؟ و این تمدن در ارتباط با تمدن صنعتی جهان چه وضعی دارد؟ بدیهی است که در چنین شرایطی نتوانستهایم مسئله را برای مردم خود نیز روشن کنیم و به جای آن، همچنان در بحثهای محدود فنی و تکنیکی سرمایه، تخصص، رشد، اشتغال، تورم و امثال آن باقی ماندهایم؛ با این وصف، نتیجهی جدی و ملموسی نیز حاصل نخواهد شد. تا زمانی که بحث توسعه و تمدنسازی حلوفصل و روشن نشود، نمیتوانیم اقتصاد، اجتماع، سیاست و فرهنگ شکوفا داشته باشیم. زندهیاد دکتر حسین عظیمی (آرانی)